سلام استاد عالیست...
ولی باز زدید کانال دو؟
سیاسی شدید باز هم. ولی چه ترکیب زیبایی همجوشی هسته ای در کار گل و مل
محمدرضا صفایی
هسته اییم کجا بود دخترم. و علیکم السلام، ولی بزا قصه غصه ای رو برات تعریف کنم قدرت حقیقی بشری مکشوفت بشه:
هم ز ابراهیم ادهم آمدهست
کاو ز راهی بر لب دریا نشست
دلق خود میدوخت بر ساحل روان.
یک امیری آمد آنجا ناگهان
کآن امیر از بندگان شیخ بود،
شیخ را بشناخت سجده کرد زود
خیره شد در شیخ و اندر دلق او
شکل دیگر گشت خُلق و خلق او،
کاو رها کرد آنچنان ملک شگرف
برگزید آن فقرِِ بس باریکْ حَرف!
شیخ واقف گشت از اندیشهاش
(شیخ چون شیر است و دلها بیشهاش!)
شیخ سوزن زود در دریا فکند
خواست سوزن را بهآواز بلند،
صدهزاران ماهیِ اَللّهیی
سوزنِ زر در لبِ هر ماهیی
سربرآوردند از دریای حقّ
که: »بگیر، ایشیخ، سوزنهای حق!»
رو بدو کرد و بگفتش: «ای امیر!
«ملک دل بهیاچنان ملک حقیر؟»
khalvatneshin...
ما را در سایت khalvatneshin دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3khalvatneshin5 بازدید : 135 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 11:01